نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

برنامه ریزی و مدیریت شیطان(۱)


هر شغل و حرفه، آسیب ها و آفت های خاص خود را دارا می باشد که به اقتضای حساسیت آن شغل تنوع آسیب ها نیز متفاوت خواهد بود. دشمنان نیز با توجه به تأثیر و نفوذ آن حرفه، در مورد آن سرمایه گذاری می نماید .

صرف نظر از کسانی که خیال شیطان بابت آنها راحت بوده و بی نیاز از برنامه ریزی برای او می باشند در مورد بقیه مردم، برنامه ریزی های متفاوتی دارد.



براساس مجموع روایات مردم دو گروه هستند :

۱- عباد و عبادات پیشگان

۲- متفکرین دینی

البته منظور از عابد کسی است که در مکانیزم طبیعت او را بنده ی عابد درگاه الهی بشمارند، نه آنکه صرفا خودش ، خویشتن را عابد معرفی نماید.

در روایت آمده : فرد فهیم و دانشمند دینی -یعنی کسی که در دوران غیبت، ایتام آل محمد (ص) را تربیت می نماید- در رضوان الهی همنشین ماست (کان معنا فی رفیق الاعلی) معنا در این روایت یعنی با ماست ، همسایه ماست ، با ما نزدیک است.

فضیلت و برتری فقیه و دانشمند دلسوز بر عابد این است که عابد فقط گلیم خود را بیرون می کشد، ولی فقیه علاوه بر مسئولیت خویش در فکر بندگان خدا بوده و برای ارشاد و راهنمایی و دستگیری آنان دست از پا نمی شناسد. به این سبب است که در روایات تفاوت زیادی بین این دو قشر قائل شده اند.

وقتی وظیفه شخصی تا این میزان خطیر بود، شیطان نیز آرام ننشسته، خدعه ها و نیرنگ هایش را برای خدشه دار ساختن این رسالت سنگین یا خدشه دار نمودن خلوص و پاکی نیت آن فرد برنامه ریزی می نماید ، بندهای شیطان نیر به تناسب شخصیت افراد متفاوت خواهد بود .

براساس روایات :

  • سراغ بعضی اساسا نمی رود و نیازی به وسوسه ندارند.

  • برای بعضی دامی به نازکی نخ کوک تدارک می بیند.

  • برای بعضی دامی به سان نخ پلاستیک.

  • عده ای را هم با زنجیرهای قطور می کشد.

عده ای با تکانی خود را از زنجیر شیطان رها ساخته و به مسیر بندگی خداوند باز می گردند. دل و روان چون مملکتی است که بر آن یاد خدا حکومت می کند یا شیطان !

و این دعوت علی الدوام از سوی خداوند ، به انسان ها صورت می پذیرد که ای بندگانم دل خود را به من بسپارید. از آن سو، شیطان نیز دائما انسان ها را به سوی خود دعوت می نماید .

«ان الشیاطین یطوفون حول قلوب بنی آدم» شیاطین دائما در اطراف قلب آدمیان چرخ می زنند ، نگهبانی می دهند. در همه حال ، جوانی ، پیری ، خواب ، بیداری و ... و او را رها نمی کنند .

دائما رصد می کنند و در کمین هستند تا مگر از یک لحظه غفلت استفاده کرده، به درون قلب راه یافته و فرمانروایی آن را بر عهده بگیرند، با توجه به اینکه مرکز فرماندهی و تدبیر آدمی قلب اوست، اگر مدیریت آن به دست شیطان بیفتد گوش و چشم و دست و پا و زبان و ... هم شیطانی عمل می کنند. یعنی اگر گرفتار شیطان شویم تمامی اعضا و جوارح ما شیطانی عمل می کنند.

بنابراین حتی یک گناه صغیره نیز می تواند چراغ سبزی به شیطان باشد و یک چراغ سبز، همان و سیطره شیطان بر دل همان .

از جمله داستان «بر صیصای عابد» در بحارالانوار می تواند برای این منظور پند آموز باشد .

بر صیصا فردی مستجاب الدعوه در میان بنی اسرائیل بود . چند جوان خواهر بیمار خود را که فلج بود نزد او آوردند تا عابد او را دعا کرده و شفا بگیرد لیکن زمانی به معبد رسیدند که چیزی به غروب خورشید نمانده بود ، لذا عابد به آنها گفت دعای من صرفا هنگام سحرگاهان مورد استجابت قرار می گیرد و در طول روز چنین خاصیتی ندارد . برادران به برصیصا گفتند پس خواهر ما نزد تو باشد، تا سحرگاهان برایش دعا کنی ما نیز فردا بازمیگردیم و او را خود می بریم .

عابد نیز نظر آنها را می پذیرد و مدیریت شیطان از این لحظه آغاز می شود .

در واقع اینکه در شرع مقدس ظرافت هایی در نظر گرفته شده که به رعایت آنها تأکید می گردد .

از جمله خلوت زن و مرد نامحرم را جایز نمی داند و حتی اگر آن مرد مقدس اردبیلی باشد . از روی حساب است .

این چنین شیطان شروع به فعالیت نموده و او را وسوسه می کند که برو نگاهی به این دختر بینداز ببین این دختر کیست پیر است یا جوان و ...

سرانجام عابد مرتکب معصیت کبیره می شود و می بیند که با این گناه دیگر مستجاب الدعوه نخواهد بود . بعلاوه فردا برادران دختر بازگشته و قضیه برملا می شود . شیطان پیشنهاد می کند دختر را بکش ، به این ترتیب او مرتکب قتل هم می شود و به راهنمایی شیطان او را را در جایی دفن می نماید . فردا برادران آمده و سراغ خواهر را از عابد می گیرند او همه چیز را انکار کرده و می گوید شما هرگز اینجا نیامده بودید در این لحظه شیطان متثمل گشته و محل دفن دختر را به آنها نشان می دهد . آنها نیز عابد را با خود به شهر آورده و با رسوایی در میان مردم به دار می آویزند شیطان در آخرین لحظه به کنار چوبه دار آمده و به عابد می گوید اگر میخواهی من همه چیز را به وضع قبل برگردانم و تو را رها کنم به من سجده نما . با چشمانت هم اشاره کنی کافی است...


ادامه دارد.

منوی اصلی

ذره بین

...بنده باید که از پروردگارش بترسد، خویشتن را اندرز دهد، توبه را مقدم دارد، و بر شهوات خویش پیروز گردد.
زیرا که مرگش از نظرش پنهان است و آرزویش وی را فریب می دهد. شیطان همیشه همراه اوست، گناه و معصیت را پیش چشمش زینت می دهد، وی را در آرزوی توبه نگه می دارد که آنرا به تأخیر اندازد تا زمانی که مرگ در حال غفلت کامل در برابرش آشکار گردد.

نهج البلاغه، بخشی از خطبه ۶۴
حضرت امیرالمومنین علی (ع)