نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

بهترین پناهگاه  قسمت11

سلطنت پوشالی شیطان(2)

 

در شرح عبارت اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَوِّلْ سُلْطَانَهُ عَنَّا از دعای هفدهم صحیفه ی سجادیه پیرامون شیطان در قسمت قبل به توضیح مفهوم سلطنت شیطان بر انسان و نوع آن پرداختیم. و اینک ادامه ی بحث:

 

مقدمات و زمینه های سلطه ی شیطان بر آدمی کدامند؟

الف ـ پذیرش ولایت شیطان

«إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ»

همانطور که گفته شد، سلطنت و سلطه ی شيطان منحصر به كسانى است كه او را ولیّ (سرپرست) خود گرفته و راه و روشی در زندگی اتخاذ می نمایند که ایشان را در دسترس شیطان قرار می دهد.

پس "ولیّ" گرفتن و قبول ولایت این دشمن آشکار، اولین نقطه ی آغاز سلطنت وی بر شخص می باشد.

انسان وقتی به وسوسه های شیطان ترتیب اثر داده و خواسته اش را جامه عمل می پوشانند، در حقیقت حکم وی را اجرا نموده و ولایتش را تمکین نموده است. لذا عادت به گناهان از جمله دستاویزهایی است که زمینه ی نفوذ او را بربندگان فراهم می آورد.

ب ـ پیروی و پا در جای پای شیطان نهادن

«... إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوينَ»

الْغاوِينَ: گمراهان.

اتباع: اطاعت، پیروی و پا در جای پا نهادن

وَ لا تَتَّبِعُوا:...و از گام‏هاى شيطان پيروى نكنيد كه او دشمن آشكار شماست. (بقره:168)

تبعیت علاوه بر فرمانبرداری معنی تقلید نیز می دهد. منظور این است که شخص گمراه، همان رفتار و کردار شیطان را تقلید نموده و مشابه او عمل نماید.

گردنکشی و زیر پا نهادن فرمان خداوند و تکبر و همچنین ناامید شدن از رحمت الهی و... از جمله کردار ابلیس شمرده می شود، که بسیاری از مردم نیز در اعمال و کردار خود بسان شیطان رفتار می کنند؛ به این صورت که عبودیت و بندگی خداوند را سبک شمرده و برای احکام و دستورات دینی اهمیتی قائل نبوده و امر و نهی معصومین را نشنیده می گیرند و در عصیان و سرکشی دست کمی از خود ابلیس ندارند. لذا پذیرفتن سلطه و ولایت شیطان، برایشان سخت نیست.

پ ـ توکل نداشتن

«وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»

تکیه داشتن به خداوند حاکی از اعتماد و یقین شخص است و باعث می شود فرد خود را بی نیاز از کمک دیگران بداند. متقابلا بی اعتمادی نسبت به خالق حکیم و حمایت او انسان را به دامان شیطان افکنده و تحت ولایت او قرار می دهد.

پيامبر اكرم ص از جبرئيل سؤال كرد توكل بر خدا يعنى چه و چگونه است؟

جبرئيل گفت: توكل يعنى يقين داشتن به اينكه مخلوق نه قدرت زيان رساندن و نه قدرت سود دارد. نه چيزى مي دهد و نه از چيزى جلوگيرى مي كند و بطور كلى از مخلوق مايوس شده و هيچ اميدى بآن ها نداشته باشى. و هنگامى كه انسان چنين حالتى پيدا كرد قهرا تمام كارهايش براى خدا خواهد بود و هيچ عملى را براى غير او نمي كند و بغير او اميدوار نمي شود و از غير او نمي ترسد و چشم طمع از غير او ندارد و این است توکل.

(بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68،ج‏2، ص : 128)

 

دامنه سلطه ابلیس

ابو بصير مى‏گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: تفسير اين آيات شريفه چيست: «فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ ـ إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ؟»

امام عليه السّلام فرمود: اى ابا محمد! تسلط او بر تن و جسم مؤمن است و بر دين او چيرگى نيابد. شيطان توانست بر ايّوب سلطه يابد و پيكر او را زشت گرداند. ولى بر دينش چيرگى نيافت و چه بسا بر پيكر مؤمنان تسلط بيابد ولى بر دينشان هرگز... .

و نيز از حماد بن عيسى روايت كرده گفت: معنى آيه را از حضرت صادق عليه السلام سؤال نمودم فرمود: شيطان نمي تواند مؤمنين را از ولايت امير المؤمنين خارج كند ولى در اثر وسوسه، آنها را مانند غير مؤمنين به گناه وادار مي نمايد.

 

هیچ کس از خطر شیطان در امان نیست!

گرچه ولایت و فرمانروایی مطلق شیطان جز بر عده ی محدودی که خود زمینه دارند تحقق نمی یابد، لیکن این بدان معنا نیست که اکثریت مؤمنین از گزند این دشمن مکار در امان هستند!

خداوند در کتاب خود چنین می فرماید:

«لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلَّا قَلِيلًا»

بدون عنايت خداوند ـ جز اندکی ـ  همه به دام شيطان مى افتند

در واقع بدون عنایت الهی کسی را یارای رو در روی شیطان ایستادن نیست. چراکه هر غیر معصومی دارای نقطه ی ضعف بوده و دستاویزی را به دست شیطان خواهد داد. لذا همه مردم در معرض خطر می باشند، مگر این که از خداوند درخواست عنایت کرده و به اصطلاح استعاذه نمایند.

امام صادق ع: وقتى آيه «إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ» نازل شد، ابلیس فريادش بلند شد. شياطين جمع شدند، گفتند چه خبر است؟

شيطان گفت: فريادم از دست شيعيان على بلند است اما بعزت و جلال پروردگار قسم معاصى و گناهان را بر آنها زينت مي دهم‏. (تفسير جامع، ج‏4، ص: 139)

 

با این همه آیا می توان از زندان نفوذ و سلطه ی این سلطان ستمگر گریخت؟

سلطه و نفوذ شیطان چه به صورت مطلق و کامل باشد، خواه سطحی و در حد وسوسه، نجات و در امان ماندن تنها یک راه دارد:

اللَّهُمَّ فَاقْهَرْ سُلْطَانَهُ عَنَّا بِسُلْطَانِكَ حَتَّى تَحْبِسَهُ عَنَّا بِكَثْرَةِ الدُّعَاءِ لَكَ فَنُصْبِحَ مِنْ كَيْدِهِ فِي الْمَعْصُومِينَ بِكَ.

بار خدايا پس بتوانائى خود او را از تسلّط بر ما مغلوب نما تا بوسيله دعا خواندن بسيار براى تو او را از ما باز دارى پس بكمك تو از مكر او در جمله ی نگاه داشته شدگان (از شرّ او) در آئيم. (صحیفه سجادیه دعا برای فرزندان)

اى كميل! زمين از دام هاى ديوها پر است. هرگز كسى نجات از آنها پيدا نمي كند مگر اينكه چنگ به دامن ما بزند و مسلّما خدا تو را فهمانده كه از آن دام ها نجات پيدا نمي كند مگر بندگان خدا و بندگان خدا دوستان مايند.

اى كميل! سخن خداى تعالى است: إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ (همانا بندگان منند كه براى تو بر آنان پيروزى نيست.) و سخن خداى و عز و جل است: إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ.

اى كميل! بوسیله ی ولایت ما خود را ـ از این که در مال و فرزندت با تو شريك شود ـ نجات ده.

(كتاب الروضة در مبانى اخلاق، ص : 286)

یقینا تنها سرپناه امن و حصار مطمئنی که می توان به آن وارد شد و خویشتن را از خطر شیطان حفظ نمود، پناهگاه امنی است که خداوند تدارک دیده و همان دامان پر مهر امام زمان ع می باشد.

پروردگار حکیم در مقابل سلطنت پوشالی و خیالی که شیطان و پیروانش برای خویش توهّم نموده اند؛ فرمانروایی و صدارتی حقیقی، در نظر گرفته که همانا سلطنت حقیقی آل محمد ص بر جهان است، که رو نمایی نهایی آن با ظهور قائم این خاندان و برپایی دولت کریمه ی آن حضرت صورت می پذیرد. و در آن زمان عظمت این سلطنت حقیقی آشکار گشته و همگان نفوذ و گستره ی آن را به چشم خواهند دید ان شاء الله... .

منوی اصلی

ذره بین

موسی (ع) از شیطان پرسید:
به من خبر ده از گناهی که چون آدمیزاد انجام دهد، تو بر او مسلط می شوی؟
شیطان گفت: هنگامی که او بواسطه اعمال نیکی که انجام داده مغرور شود و گناهان خود را کوچک شمارد...

اصول کافی، ج۳، ص۴۲۹
پامبر اکرم(ص)