نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

بغی و حسد(1)


حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود: شيطان، به لشكر خود مى‏گويد كه: در ميان بنى آدم بيندازيد حسد و بغى را؛ زيرا كه حسد و بغى، در پيش خداى تعالى، مثل شرك و كفرند... . (الكافى، ج 2، ص 443، ح 1)

شیطان برای در هم کوبیدن استوانه ایمان و بنیان یقین مومنین از شیوه ها وروش های متنوع و متفاوتی اقدام کند  شیوه ای که در حدیث فوق آمده هم از جمله همین ترفند های شیطانی است.

دشمن بشر خدمه و کارگزارانش را به واداشتن مردم به بغی و حسد و ترویج فحشا می گمارد.

اما این دوعادت رزیله اخلاقی را بشناسیم :

اگر «بغی» را در لغت نامه ها و فرهنگ ها  برسی کنیم  به معنی فساد و تجاوز و زورگویی است. در قرآن کریم آمده «وَ لا تَبْغِ‏ الْفَسادَ فِي الْأَرْضِ» (قصص: 77) در زمين فساد مجوى.

و علی ع می فرمایند خداوند به من امر فرموده که :

وَ قَدْ أَمَرَنِي اللَّهُ رَبِّي بِقِتَالِ أَهْلِ النَّكْثِ وَ الْبَغْيِ‏ وَ الْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ فَأَمَّا النَّاكِثِينَ فَقَدْ قَاتَلْتُ وَ أَمَّا الْقَاسِطِينَ فَقَدْ جَاهَدْتُ وَ أَمَّا الْمَارِقَةَ فَقَدْ دَوَّخْتُ وَ أَمَّا شَيْطَانَ‏ الرَّدْهَةِ فَإِنِّي كُفِيتُهُ بِصَعْقَةٍ سُمِعَتْ لَهَا وَجِيبُ قَلْبِهِ وَ رَجَّةُ صَدْرِهِ‏

آگاه باشيد و بتحقيق كه امر كرده است مرا خدا بجنگ كردن با اهل نكث يعنى شكستن بيعت، و اهل بغى‏ يعنى ظلم يا سركشى و عدول از حقّ، و اهل فساد در زمين، پس امّا ناكثان يعنى آنان كه شكسته بودند بيعت را پس بتحقيق كه جنگ‏ كردم با ايشان، و امّا قاسطان يعنى اهل ظلم يا عدول از حقّ پس بتحقيق كه جهاد كردم، و اما مارقان يعنى آنان كه از دين بدر رفته بودند و فرقه سيّم يعنى اهل فساد در زمين اشاره بايشان بود پس بتحقيق كه خوار گردانيدم، و امّا شيطان ردهة پس كفايت كرده شدم او را بصعقه كه شنيدم بسبب آن اضطراب دل او را و حركت سينه او را... .

«اهل بغى‏» معاويه و اتباع او بودند كه ظالم بودند و سركشى مى‏كردند و از حقّ كه اطاعت آن حضرت بود عدول نمودند و آن حضرت با ايشان جنگ‏ كرد در صفّين كه موضعى است در كنار فرات، و حكايت آن جنگ نيز مشهور است‏

(شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم، ج‏2، ص: 344)

شیطان انسان را به بغی وا می دارد یعنی به طغیان و سرکشی بر علیه امام زمانش همانگونه که معاویه بر امام زمانش حضرت علی ع طغیان کرد، همه توان و امکانت خود را برای ضدیت با آن بزرگوار بکار گرفت .

 عده‌اي از فقيهان در تعريفي كه از بغي ارائه داده‌اند، آن را شامل خروج بر امام معصوم(ع) مي‌دانند و مي‌گويند: «هركس برعليه امام معصوم(ع) خروج كند، باغي است و جنگ با او واجب است. بايد با او جنگيد تا به اطاعت امام معصوم برگردد يا همانند كفار كشته شود.» (عاملي(شهيد اول)، 1410ق، ص83؛ طباطبايي‌ حائرى، 1418ق، ص480)

اگر بخواهیم برخی از مصادیق متداول بغی را در  جامعه امروزی مثال بزنیم مخالفت کلامی و عملی بااحکام دین هست. کسانی که رعایت تعالیم دینی به مذاقشان سازگار نیست.

امروزه واضح ترین مصادیق بغی کسانی هستند که طعنه زدن و مسخره کردن های دینی را  شیوه خود قرار داده و از بلندگوها فریاد می کنند... شیوه زندگی و عادات و رفتارشان آشکارا برعلیه مفاهیم  اعتقادی و شعائر بوده و با امر به معروف کنندگان و تذکر دهندگان به تندی بر خورد می کنند.

اگر به پوشیدن نوع خاصی از لباس علاقه داریم؛

اگر موسقیهایی گوش می کنیم، اگر خوردنی ها و نوشیدنی های ما  از موادی تشکیل شده که مورد منع دین قرار گرفته ؛

رفت و آمد ها و نشست و برخواست های ما اگر به نحوی شده که خشم امام زمانمان رو بر می انگیزه؛

وقتی در مقابل نهی از منکر تذکر دهندگان جبهه می گیریم و به مزاحمت و محدود کردن او زبان شکوه و اعتراض می گشاییم؛ ناخواسته در مسیر بغی قرار گرفته ایم و کارگزاران شیطان مقاصد خود را روی ماپیاده کرده و به هدف رسیده اند.

منوی اصلی

ذره بین

این غضب، شراره ای است شیطانی که در دل آدمیزاد شعله ور می شود، و چون کسی از شما خشمگین شود، چشمانش سرخ شود و رگ های گردنش ورم کند و شیطان در وجودش درآید.
پس هرگاه کسی از شما از این حالت خویش بترسد، به زمین بچسبد، زیرا وسوسه ی شیطان در آن هنگام از او دور شود.

اصول کافی، ج۳، ص۴۱۵
امام باقر(ع)