نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

بهترین پناهگاه

قسمت 12

وَ اقْطَعْ رَجَاءَهُ مِنَّا، وَ ادْرَأْهُ عَنِ الْوُلُوعِ بِنَا.

...، و اميد او را از ما ببر، و او را از حرص وطمع به (معصيت واداشتن) ما باز دار.


در شرح و ترجمه ی دعای هفدهم از صحیفه سجادیه -یادگار مولایمان امام سجاد ع- به جمله ی فوق رسیدیم، اینک با توسل به امام زمان ع به ترجمه و بررسی این عبارت می پردازیم.

 

واژه نامه:

درء: دفع كردن. «درأه درءا: دفعه» وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ (رعد: 22 ) بد را با خوب دفع مي كنند

قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الْمَوْتَ ( آل عمران: 168) بگو مرگ را از خويش دفع كنيد.

 (قاموس، ج‏2، ص: 335)

ولع - تَوَلَّعَ- تَوَلُّعاً [ولع‏] بهِ: او را دوست داشت و تعلّق خاطر به وى پيدا كرد.

الوَلُوع: آنكه بسيار شيفته و دلباخته باشد (فرهنگ ابجدی ص 167)

 

آیا ممکن است شیطان ازگمراه کردن بنده ای ناامید گشته و دیگر در او طمع نکند؟

به راستی آدمی باید به چه حد و درجه ای از بینش و کمال دست یابد که شیطان از وی قطع امید کرده و طمع گمراه کردنش را یکباره از دل بیرون نماید؟

راه رسیدن به این موقعیت استثنایی چیست؟

بعید به نظر می رسد که شیطان هیچگاه بکلی از گمراه کردن انسان ناامید گردد و او را یکباره به حال خود رها کند، که اگر چنین بود حداقل در مورد انبیا و اولیاء و خاصان درگاه الهی این اتفاق می افتاد. در حالی که ما می بینیم ابلیس نزد همه ی پیامبران رفته و شانس خود را در مورد از راه بدر کردن ایشان آزموده است، که شرح وقایع مربوط به این موضوع در روایات هم نقل گردیده است.

لیکن این فرضیه را می توان تا حدی به واقعیت نزدیک نمود و آن هم همان مسیری که اهلبیت ع مشخص فرموده اند.

اولین راهی که برای نا امید کردن امیدگاه شیطان به نظر می رسد، اصلاح اعتقادات و محکم کردن یقین می باشد.

شرط اول این مصونیت در عبارت قبل (قسمت یازدهم) مطرح شد، اخلاص بود که در این آیات کریمه بدان تصریح شده است:

إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ: قالَ هذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ - إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ ...

در تفسیر برهان ذیل آیه فوق آمده است:

پیامبر ص فرمود: جبرئیلِ روح الامین به خبر داد خداوند - که نام هایش گرامی باد - فرمود:همانا من الله هستم و خدایی نیست جز من که واحدم. ای بندگانم مرا پرستش کنید و بدانید هر که مرا ملاقات نماید در حالی که شهادت به یگانگی خدا داده و در این امر اخلاص ورزیده باشد. همانا به حصن و حصار من وارد شده و چنین کسی از عذابم در امان خواهد ماند.

سوال شد: ای فرزند رسول خدا ص اخلاص ورزیدن در شهادت به یگانگی خدا چیست؟

امام ع فرمودند: اطاعت خدا و رسول او ص و ولایت و فرمانبرداری اهل بیت ع

(البرهان في تفسير القرآن، ج‏4، ص: 769)

بعد از زمینه سازی اعتقادی، نوبت به تمرین های عملی می رسد که عبارتند از:

 مراقبه و ذکر و...

شیطان آن زمان هایی در تلاش خود برای سلطه و چیرگی برما موفق می شود که از توجه به خداوند و یاد او غافل گشته و حواسمان جلب مسائل دیگر می شود.

حضرت صادق (ع) فرموده : شيطان در راه وسوسه كردن برقرار و پابرجا نمى ‏شود مگر آنكه انسان از ذكر پروردگار متعال اعراض كرده و فرمان‏ ها و دستورهاى الهى را خوار شمرده و بر نواهى و مناهى او تكيه زده و از علم و آگاهى و احاطه خداوند متعال غفلت بورزد...

(مصباح الشريعة-ترجمه مصطفوى  ص : 162)

بنابر این مراقبه یعنی  دقت و مواظبت  در حالت های نفسانی و اشتغال به ذکر قلبی و زبانی باعث مدامت در توجه به خداوند می شود و انسان را از غفلت در امان نگاه می دارد.

امام صادق ع در این ارتباط فرمود ه اند : ...و البته بايد متوجه باشى كه تو هرگز نخواهى توانست شر شيطان را از خود رفع كرده و كيفيت و نحوه نفوذ شيطان و راههاى وسوسه او را خوب بفهمى؛ مگر آنكه پيوسته حالت مراقبت و مواظبت داشته، و درآستانه بندگى و خدمتگزاری به او، استقامت و ثبات پيدا كرده، و ازعظمت پروردگارى كه آگاه و محيط است هراسيده، و تا ممكن است به ياد خداوند متعال باشى. و اما اگر بر خلاف مراقبت و استقامت و ذكر و خوف، اوقات خود را به بيهودگی و لغو و لهو صرف كرده و عمر گرانمايه را با اهمال و مسامحه سپرى کنی، ناچار صيد شيطان خواهى شد.

(مصباح الشريعة- ترجمه مصطفوى ص : 164)

لذا با یک مراقبه و توسل پیوسته و مستمر شاید بشود سد محکم تری در مقابل شیطان تدارک دید؛ لیکن باید در اندیشه مانع و رادء اساسی تری بود تا مصداق این دعا باشد:

وَ اقْطَعْ رَجَاءَهُ مِنَّا، وَ ادْرَأْهُ عَنِ الْوُلُوعِ بِنَا.

مولا امیرالمومنین ع ذیل آیه 111 سوره توبه در مورد قطع طمع و حرص شیطان از مردم آن هم به طور کامل و بازگشت ناپذیر توصیه بسیارارزشمندی دارند؛ که می گوید: خداوند خریدار جان و مال مؤمنین است آن هم به بهای بهشت ؛ وقتی این مطاع فروخته شد، از دست وی خارج می شود (و البته جنس فروخته شده پس گرفته نمی شود.) بدون شک حاصل این معامله سودی خالص است چرا که  با این خرید و فروش دست دشمن به یکباره  از جان و مال فروشنده کوتاه خواهد گشت.

امام ع می فرمایند:

«بدرستى كه خداوند از مؤمنان جان ها و اموال ايشان را خريد تا آنكه براى ايشان بهشت باشد،...

در اين آيه، خداوند معامله ای را پیش روی تو قرار داده كه با آن طمع شيطان، دشمن تو، از تو بريده  و نفس تو را كه محل هر محنت و بلاییست و نیز مال تو را كه موجب همه گناهان و سرپيچى‏هاست از تو خريده است. آن هم  با اطلاع کامل از معايبى كه در تو هست واین در حالی است که هر كس با اطلاع از عيب، كالايى را بخرد،دیگر آن را فسخ نمى‏كند. وانگهى بهترين پاداش را كه بهشت است براى تو وعده داده است و با كرم و فضل خويش برخود گواه گرفته و فرموده است، اين وعده حقى است كه در تورات و انجيل و قرآن آمده است و سپس در اين مورد به تو شاد باش گفته است، همان گونه كه به هنگام خريد چيزى گران به بهايى ارزان، به خريدار مژده و بشارت مى‏دهند....»

روضة الواعظين- ترجمه مهدوى دامغانى   ص 578   

اگرچه موضوع  "خرید وفروش" درکلام حضرت علی ع،  قتال وجانبازی درصحنه نبرد می باشد. لیکن مانعی برای تعمیم آن به هرنوع مجاهده و تلاشی که در راه خداوند صورت پذیرد وجود ندارد. چراکه روایتی بسیارارزشمند و موثق از پیامبر خدا ص به دست ما رسیده که در آن آمده است:

آن حضرت روزی گروهى را براى جنگ بسيج نمود وقتى كه برگشتند فرمود آفرين به سربازانى كه جهاد و جنگ كوچك را به پايان رسانيدند و جهاد اكبر براى آنان مانده است، عرض شد جهاد اكبر كدام جهاد است؟ فرمود جهاد و مبارزه با نفس سركش- سپس فرمود: بهترين جهادها جهاد كسى است، كه با همان نفسى كه همراه او است، مبارزه نمايد.

( بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68    ج‏1    ص : 64)

 

          هست مروى آنكه لشكر از جهاد             باز گشتند و بدندى جمله شاد

             كه بحمد الله فيروز آمديم                 بر جهان كفر پيروز آمديم‏

             پس رسول حق بگفتا مرحبا              به‏به از قومى كه شد ز ايشان ادا

             جنگ اصغر ليك باقى مانده است         جنگ اكبر كو بزرگ و عمده است‏

             غازيان گفتند اى شه آن كدام             گفت جنگ نفس كان باشد دوام‏

             «آنچه با تو نفس ميشومت كند           كافرم گر كافر رومت كند»

             نفس اماره ترا كافر كند                 نزد هر زشتى ترا حاضر كند

             گاو نفست را بود جوع البقر             باشدش ميل چريدن سر بسر

( شعر از مجموعه ورّام ج 1، صفحه96)

به این ترتیب مبارزه با هواهای نفسانی و رذایل اخلاقی جهادی عظیم و اساسی به شمار آمده و کسی که عزم خود را برای از بین بردن رفتار سوء و عادتهای ناپسند و جایگزین کردن آنها با خصوصیات نیکو و خداپسندانه جزم کرده و مردانه پای به میدان نبرد با نفس سرکش گذارد، مصداق مجاهد فی سبیل الله می باشد. او با آفریدگار خویش وارد معامله شده و جان و مال و مایملک خویش را با کمال میل به وی فروخته و اینگونه همه را ازدست رس شیطان رجیم دور نموده است... .

منوی اصلی

ذره بین

همانا ابلیس دشمن خدا، چهار بار از شدت بیچارگی نعره کشید:
یک: روزی که ملعون شد.
دو: روزی که به زمین هبوط کرد.
سه: روز بعثت پیامبر اکرم(ص).
چهار: روز غدیر

(بحار الانوار، ج۶۰، ص۲۴۲)
امام باقر(ع)